۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

خاطرات اروپا:لایدن یا «کلید باغ عدن»













شهر لایدن Leiden واقعا زیبا و دوست داشتنیه. واقعا دلنشین و باصفاست. هر کس ببینش شیفتش میشه. همه جا گل، همه جا کانال آب، همه جا تمیز و همه جا قشنگ. این شهر بعد از آمستردام بیشترین کانال های آب رو داره. از این گذشته رودخانه راین تو این شهر واقعا دیدن داره. به خصوص در قسمتی که دو شاخه اش دوباره به هم می رسن. و این نقطه درست در وسطه شهره و حسابی شلوغ و پرجنب و جوشه. در واقع به لحاظ تاریخی هم شکل گیری این شهر زیبا از همین نقطه شروع می شه.


لایدن اما فقط زیبایش نیست که معروفه از برخی جوانب شهرت زیادی داره که اونو یکی از شهرهای شاخص بدل می کنه. دانشگاه معروف لایدن با بیش از بیست هزار دانشجو، قدیمی ترین دانشگاه هلنده و بنا به دلایلی پر حرف و حدیث هم هست. لایدن به دلیل این که جلوداره پروتستانیسم بوده عملا فضای بازی رو بوجود می یاره تا اون هایی که می خواستن دگم های کلیسای کاتولیک رو بشکنن به راحتی بتونن توش فعالیت بکنن و حرفشون رو بزنن. رنه دکارت هم همین جا درس خونده .


لایدن شهر کلیدهاست. علامت و نقش کلید رو میشه همه جا دید. ظاهرا این ماجرا برمی گرده به تصویری بر یه سند قدیمی شهر که سنت پیتر رو کلید به دست نشون می ده که تجسمی از روایت انجیله که می گه مسیح کلید رو به سنت پیتر داد و گفت «من کلید باغ بهشت رو به تو می سپارم» بزرگترین کلیسای اینجا متعلق به 1121 هم به اسم همین سنت پیتره.


این شهر برای توریست ها بسیار جذابه چون می تونن توی یه محدوده کوچیک 12 موزه و بیش از 2700 یادمان تاریخی رو ببینن. تو موزه های مختلفش بنا به کارکردش از اسکلت های عظیم دایناسوره و ماموت گرفته تا تابوت های مصر باستان، از تابلوهای رامبراند گرفته تا مجسمه های بودا، از هنر افریقاییا و سرخپوستا گرفته تا ابزارآلات و وسایل قدیمی علمی تو شون پیدا میشه. ولی از همه جالب تر و متفاوت تر بنایی به شکل آدمه و اسمش هست «کالبد: سفری به درون بدن انسان» و توی اون تمام اعضای بدن در ابعاد غول آسا ساخته شده به نحوی که به قول خودشون شما به صورت یه گلبول قرمز خون به تمام اعضای بدن سرک می کشید!


علاوه بر این لایدن همون شهریه که به مهاجرین مذهبی انگلیسیی جا و مکان میده که بعدا به امریکا می رن و نیو انگلند رو شکل میدن و عملا به عنوان پدران پایه گذار ایالات متحده امریکا شناخته میشن و چند تا از روسای جمهور معروف امریکا هم از دل همین مهاجرین در می یاد. تو این تابلوهای اطلاع رسانیشون یه جوری ماجرارو توصیف می کنن گویی که امریکا کمی تا قسمتی مدیون حمایت لایدن از اجداد مهاجر بنیانگزاران امریکاست! جالبه که غیر از نیاکان روزولت و بوش، ظاهرا اوباما هم نیاکانش یه جوری وسط این جماعت بودن!


لایدن زادگاه چند هنرمند مشهوره از جمله رامبراند نقاش معروف هلندی که 26 سال اول زندگیش اینجاست و تئو وان دزبورگ که پیشگام نوعی هنر جدید میشه که به داستیل شهرت پیدا می کنه. اونا در کاراشون صرفا از خطوط مستقیم و رنگ های اصلی استفاده می کردن و همین به کاراشون یه نظم و منطقی می داد که مشخصه سبکشون شد. این سبک به دلیل زیبایی منحصر بفردش بعدا در بسیاری از طرح ها و آثار تجسمی استفاده شد.


اما یکی ویژگی های جالب شهر نحوه اطلاع رسانیش به توریست ها بود. یه مسیر گردش پیاده طراحی کرده بودن که تمام نقاط دیدنی شهر رو میشد تو اون مسیر دید. و در سرتاسر مسیر تابلو های راهنما و تابلوهای جهت یابی به اضافه تابلوهایی که در کنار هر کدوم از آثار بود و اطلاعات رو به هلندی و انگلیسی می داد وجود داشت. به علاوه می تونستی از طریق موبایل و با وارد کردن شماره مربوط به هر نقطه اطلاعات بیشتری درباره اون بگیری. تابلوهای جهت یاب همه جا بودند. کافی بود براساس تابلوها پیش بری تا ضمن دیدن نقاط تاریخی و زیبای شهر حداکثر استفاده از وقتت رو بکنی. هیچ کجا اینقدر مرتب و منظم برای توریست ها امکانات فراهم نشده بود. تازه دفتر اطلاعات توریستی اش هم بسیار مدرن و دست و دلباز بود و بر خلاف جاهای دیگه هلند کلی بروشور و نقشه و کتابچه راهنمای مجانی می داد.


اخیرا یه فیلم اطریشی در باره گوشه ای از زندگی گاستاو مالر ساخته شده که ماجرای دیدار مالر با فرویده و توی فیلم مالر روی تخت معروف روانکاوی معروف فروید می خوابه و شرح ماوقع می ده. دیدار تاریخی این دو هم در همین شهر لایدنه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر