۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

خاطرات سفر اروپا (8): بوداپست یا «از دور خوش است »



به هر صورت وقتی رفتم بلیط بگیرم دیدم قیمت بلیط اونم از یک کشور اروپا شرقی خیلی زیاده (نزدیک 70 یورو) اینه که تصمیم گرفتم با اتوبوس برم. البته اتوبوسش Euro Line بود که شبکه اتوبوس رانی کل اروپاست و خدماتش بسیار عالیه. فقط ترمینالاش برخلاف ایستگاه های راه آهن که وسط شهره، معمولا در حومه شهره و کلی برای رفتن به اونجا باید هزینه کنی. به هر صورت چون من بلیط روزانه مترو رو داشتم مشکلی نبود. بلیط اتوبوس حدود 30 یورو بود. اتوبوساش هم راس ساعت حرکت می کنن. یعنی درست زمانی که ساعت دیجیتالی داخل اتوبوس ساعت حرکت رو نشون می ده راه می افته! خلاصه هم مشکل بلیط حل شد و هم 40 یورویی سیو کردیم که بعدا خیلی بدردم خورد. چون تونستم با تورهای گشت شهری حسابی شهر رو تو خشکی و تو آب ببینم.


شهر در جوار رودخانه دانوبه یا به قول خودشون دونا (Duna) . شهر دو قسمته یکی تپه ای و مرتفع در سمت غرب دانوب به نام بودا (Buda که ربط شکلی و محتوایی با بودا نداره) و یکی پست و جلگه ای در سمت شرق به نام پست (pest). خوب دیگه معلوم شد اسمش از کجا اومده. قصر روی تپه که به همین نام معروفه، خود ناگفته پیداست که در قسمت غربه (عکس 21 ). مجموعه ای از آثار و موزه های مهم دوره قرون وسطاست که به ثبت یونسکو رسیده.


من پراگ رو قدم به قدم گشتم و اینقدر جذاب جالب بود که نفهمیدم دارم چه به سر پام می یارم. اینو وقت اومدم بوداپست فهمیدم! دیدم اصلا توان قدم زدن و گشتن رو ندارم و بد جوری پام درد می کنه و به علاوه بوداپست هم مثل پراگ جمع و جور و کوچولو نبود و ابعاد و مسافت ها بد جوری آدم رو به زحمت می نداخت. و از این گذشته به تروتمیزی و مرتبی پراگ هم نبود. اینه که با توجه به صرفه جویی که در بلیط کرده بودم تصمیم گرفتم یه حالی به خودم بدم و با اتوبوس های توریستی که تورهای یک روزه و با امکانات بسیار خوب داره شهر رو بگردم. خدماتشون خیلی جالب بود. این اتوبوس ها هر نیم ساعت راه می افتاد و داخلش هدفون بود و به زبان انتخابی خودت به توضیحات راهنما گوش می دادی. همزمان که از جلوی هر عمارت یا جای دیدنی رد می شد توضیحات اونجا رو می داد (خوب اینارو که همه می دونن) اما جالبیش این بود که می تونستی در هر کدوم از نقاط مشخص شده شهر (مجموعا 19 نقطه توریستی) از اتوبوس پیاده شی و اونجارو حسابی بگردی و مجددا با اتوبوس بعدی به نقطه بعدی بری. این ماجرا رو به مدت دو روز می تونستی تکرار کنی! به علاوه می تونستی با همین بلیط دو تا گشت با قایق روی دانوب بزنی (یکی روزانه یکی هم برای مناظر شبانه!) به اضافه یه عالمه تخفیف از رستوران ها و مراکز خرید! خدماتش اینقدر زیاده که واسه این که یادت نره، همراه بلیط یه دفترچه رنگی کوچیک می دادن که توش تمام برنامه ها و مراکزی که تخفیف می دن به همراه تبلیغاتشون چاپ شده بود! خلاصه اون روز رو به مرحمت این بلیط کذایی به خوشی در بوداپست سپری کردیم. ... می پرسید حالا این بلیطه چقدر بود؟ باشه حالا، این بار مهمون ما! واسه شما 12 یورو! بازم قابل نداره تو رو خدا! ... بازم بگید این اروپا شرقی ها مرام ندارن!


هوا آفتابی و تا حدی گرم بود. واسه همین تو وسط شهر با ترافیک مسخره و مزخرفش حسابی حال آدم بد می شد. فکرش رو بکنید اتوبوس برای رد شدن از پل معروف ویکتوریا نزدیک 20 دقیقه معطل بود. فقط اون بالا رو تپه هوای تمیز و تازه ای بود با یه چشم انداز زیبا. بوداپست فقط از اون بالا خوشایند و زیبا بود.


روی همون تپه سابق الذکر یه جایی بود به نام سیتادلا که چشم انداز بسیار وسیع یا به قول خودشون پانورامایی از شهر رو می تونستی ببینی(عکس 18 و 27 ). همون جا یادمان استقلال هم سرپا شده. مجسمه یادمان استقلال پیکره 14 متری زنیه که شاخه نخلی رو رو دست بلند کرده در سال 1947 به یادبود سربازانی که جونشون رو برای آزادی بوداپست در جنگ جهانی دوم از دست دادن ساخته شده. (عکس 6 )



عکس های بوداپست رو می تونین تو لینک زیر ببینید:

http://picasaweb.google.com/goshayesh/Budapest

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر